[ریاضیات] مطلوبیت نهایی درآمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] تیغه بیرونی ریف مرجانی، زون حاشیه ای - قسمتهای پیرامونی مخازن ریشه پایان که در آنها ورودیهای مخازن توسط زوائد اولیه و ثانویه به قسمتهایی تقسیم شده اند. -
(noun) کنار گذاشتن، نادیده گرفتن، منزوی کردن
[ریاضیات] حاشیه ای
بطور حاشیه، در حاشیه
[برق و الکترونیک] پایداری حاشیه ای
[ریاضیات] فراوانی های کناری
[آمار] اِ (a)-حاشیه ای
تورتیغۀ کناردیوارهای [علوم تشریحی] دستهماهیچهای در رأس بطن راست قلب
واژههای مصوب فرهنگستان
[آمار] آزمون والْد برای تقارن حاشیه ای