[آمار] منطق استدلال آماری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاوشگر منطقی
تغییر مکان منطقی [ریاضیات] تغییر مکان منطقی
گزینه منطقی [برق و الکترونیک] سوئیچ منطقی آرایه ی دیودی یا هر نظم یوئیچینگ دیگری که قادر به هدایت کردن سیگنال ورودی به یکی از خروجیهای چند گانه باشد . [ریاضیات] گزینه ی منطقی
[برق و الکترونیک] سیستم منطقی
[کامپیوتر] نظریه پرداز منطقی
استدلالی، منطقی، عقلانی سایر معانی: کرویزی، مستدل، راست اندیشانه، عاقلانه، پیامد منطقی، (نتیجه ی) منتظره، دارای استدلال درستlogical _پسوند: وابسته به علم یا نظریه ی بخصوص، - شناسانه (-logic ...
[ریاضیات] حالت صفر منطقی
[ریاضیات] حالت یک منطقی
[ریاضیات] تحلیل منطقی ریاضیات
[ریاضیات] استدلال منطقی
[برق و الکترونیک] مدار منطقی