اشنقاق شناس، متخصص علم اشتقاق
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریشهشناختی [زبانشناسی] مربوط به ریشهشناسی
واژههای مصوب فرهنگستان
واجریشه یابی کردن، ریشه ی واژه را پژوهیدن، وجه اشتقاق کلمه ای راپیداکردن، ریشه لغتی رایافتن، تحصیل علم اشتقاق کردن
ریشهشناسی [زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که در آن به مطالعۀ منشأ و تاریخ و دگرگونی صورت و معنای واژهها میپردازند ...
گفتاردرسعادت انسان، مبحث اخلاقیات براى پیداکردن سعادت بشر
ستایشگر، مدیحهسرا سایر معانی: ستایشگر، مدیحه سرا
مداحانه
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: (Ca,K,Na,Sr,Ba)48[(Ti,Nb,Fe,Mn)12(OH)12Si48O144](F,OH,Cl)14
برون زیست شناسی (بخشی از زیست شناسی که با امکان وجود زیست در ستاره ها و تاثیر پرگیر فرازمینی بر موجودات کره ی زمین سروکار دارد) [زمین شناسی] مطالعه امکان وجود حیات در دیگر کرات
[زمین شناسی] سنگ شناسی تجربی یک شاخه از سنگ شناسی که با مطالعه آزمایشگاهی واکنش های تخصیص یافته برای توضیح فرآیندهای سنگ ساز سر و کار دارد. این اصطلاح دربر گیرنده آزمایش های مرتبط با خصوصیات ...
[زمین شناسی] لرزه شناسی انفجاری اصطلاح منسوخی برای لرزه شناسی کاربردی.
[زمین شناسی] رخساره شناسی مطالعه رخساره ها. کاربرد آن توصیه نمی شود.