مونۀ بومشناختی [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] منطقهای که ترکیب طبیعی بالقوه و خاصی از یک اجتماع و خاک و سیمای منظر و اقلیم را دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بومشناس [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] فردی که به مطالعه در حوزۀ بومشناسی میپردازد
بومشناسی [عمومی] مطالعۀ روابط موجودات زنده با محیط و عادتها و طرز زندگی آنها|||متـ . بومشناخت
زمینشناسی اقتصادی [زمینشناسی] شاخهای از علوم زمین که موضوع آن شناخت ذخایر معدنی است
[زمین شناسی] زمین شناسی اقتصادی شاخه ای از زمین شناسی که به مطالعه نحوه تشکیل مواد معدنی و عوامل موثر در تغییر آنها و ... می پردازد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خاکشناسی زراعی [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] علمی که به رابطۀ خاک و موجودات زنده بهویژه گیاهان میپردازد|||متـ . خاکشناسی
[خاک شناسی] ادافولوژی
شنواییشناس آموزشی [شنواییشناسی] فردی که در زمینۀ شنواییشناسی آموزشی تخصص دارد
شناسنده اثارباستانی مصر
[نفت] نمودار گیری الکتریکی با منحنی جانبی
[نفت] نمودار الکتریکی
[عمران و معماری] مدل تشابهی با مقاومت الکتریکی