برگ ترخیص [حملونقل دریایی] دستور کتبی صاحب کشتی یا نمایندۀ او به انباردار یا متصدیان گمرک برای تحویل کالا
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] نقطه ی تحویل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] میزان تحویل
[نساجی] کشش محصول خروجی روی میز ماشین شانه
[ریاضیات] لوله ی تحویل
[نفت] شیرباردهی
خدمات دبیزهرسانی [علوم کتابداری و اطلاعرسانی] رساندن انواع دبیزهها به کاربران براساس موضوعهای موردتقاضای آنها
سامانۀ دارورسانی [علوم دارویی] هریک از شیوههای گوناگون رساندن دارو به بدن
[نفت] فشار های تزریق و تولید
(سابقا در انگلیس) خالی کردن زندان از راه محاکمه ی سریع زندانیان
سلب انکار پیامگیری [مهندسی مخابرات] خدماتی برای آنکه گیرندۀ پیام نتواند دریافت و آگاهی از محتوای پیام را انکار کند
توزیع عادی [مهندسی مخابرات - پست] فرایندی که در آن انواع مرسولات پُستی به وسیلۀ یک نامهرسان مشخص توزیع میشود