ضربه، صدای چلپ، اویخته و شل، زبانه کفش، برگه یا قسمت اویخته، بال و پر زدن، پرزدن، دری وری گفتن سایر معانی: (هرچیز مسطح و شل و آویخته که پرده وار دهانه یا مدخل چیزی را می پوشاند) پرده، در، حر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تضعیفگر زبانه ای نوعی تضعیفگر در سیستمهای ریزموج که از یک موجبر و یک کارت مقاومتی با تغییرات تدریجی تشکیل شده است . کرات مقاومتی در شیار ایجاد شده در مرکز دیواره ی پهن موجب ...
اویخته گوش، دالگوش
[عمران و معماری] دریچه یکطرفه [زمین شناسی] دریچه یکطرفه
[سینما] صندلی تاشو در سینما
جوجه اردک، مگس کش، مگس پران سایر معانی: (شخص یا چیزی که flap می کند): در جیب (کت و پالتو غیره)، باله، هرچیز پهن که برای زدن به کار می رود، پارچه، زبانه، لبه، (اردک یا پرنده ای که تازه پرواز ...
مگس پران، مگس ران
بالۀ آزاد [پیوند] بالهای که همۀ اتصالات آن با بدن قطع شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] همپوشی فرکانس - همپوشی بسامدی بخشی از کانال تلویزیونی 6MHZ که برای هر دو سیگنال تک رنگ و رنگ نمایی مشترک است . همپوشی بسامدی در واقع یک نوع اشتراک باند است .
جزایر گالاپاگوس (گالاپاگو) در اقیانوس آرام (متعلق به کشور اکوادور)
کافت گالاپاگوس [زمینشناسی] شکاف بین صفحات پوستۀ زمین از جزایر گالاپاگوس به سمت امریکای جنوبی که ازنظر زمینشناختی و اجتماعهای زیستیِ مجرایِ گرمابی بسیار حائز اهمیت است ...
[نساجی] سیلندر شانه