تظاهر بصمیمیت کردن، چاخان کردن سایر معانی: تظاهر بصمیمیت کردن، چاخان کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آدمی که برای تشویق دست به شانه و پشت دیگران می زند، زیاده نما، پر رو و چاخان
پارچه کیسهای، کرباس سایر معانی: پارچه ی زبر و ضخیم از الیاف جوت یا کنف، گونی [عمران و معماری] کرباس - گونی [نساجی] پارچه - کرباس - پارچه کیسه ای - گونی - کرباس مخصوص بسته بندی کالا ...
صدای ناگهانی، ترق تراق، کف زدن، صدای دست زدن سایر معانی: دو دست را به هم زدن، دست زدن، کف زنی، (به علامت تشویق یا محبت) با دست به شانه یا پشت کسی زدن، با سرعت انجام دادن، (با عجله) سر هم بند ...
[زمین شناسی] پرتوافشانی سنگ
کف زننده، زبانه زنگ سایر معانی: کسی که دست می زند یا کف می زند، ابزاری که صدایی شبیه به صدای کف زدن ایجاد کند، آدم پر حرف [سینما] کلاکت - تخته تقه - دقک - دقه زدن [برق و الکترونیک] زبانه ی ا ...
نشانزن [سینما و تلویزیون] متصدی تختهنشان
واژههای مصوب فرهنگستان
[سینما] تقه زن
[سینما] تقه همگاهی
[برق و الکترونیک] نوسان ساز « کلیپ» نوع اصلاح شده نوسان ساز سلفی- خازنی کولیپتس . در مدار تشدید آن خازن کوچکی به صورت سرس به مدار تانک اضافه شده است که به اتفاق هم بسامد تشدید را تعیین می کن ...
آنچه که صرفا برای خوشایند تماشاگران و کف زدن آنها ارائه شود ولی ارزش واقعی نداشته باشد، نوشته یا نطق (و غیره) عوام پسند ولی کم ارزش، لاطائل، سخنی که برای ستایش دیگران بگویند
رُمباختر [نجوم] ستارۀ بسیار پرجِرمی که براثر رُمبش به سیاهچاله یا ستارۀ نوترونی تبدیل شده است