مرور یا سپری شدن زمان [حقوق] گذشت زمان، مرور زمان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساقط شده، پوچ، باطل، ملغی
سلب یا از دست رفتن حق
سلب شدنى، ساقط شدنى
سنگ دمیر
lapstrake built clinker قایق ساخته شده از تخته یا ورقه های پرچ شده بهم بصورت نروماده
(لاتین) لغزش زبانی، خطای لفظی
رایانۀ کیفی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] رایانهای سبک و کوچک که بهمنظور حمل آسان و قرار دادن روی زانو طراحی شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
واهی، خیالی
هدهد، شانه بسر، مرغ زیبا، زیاک سایر معانی: (جانورشناسی) هدهد، شانه به سر (جنس vanellus)، خروس کولی، مره زیبا
[خاک شناسی] عکسهای هوایی هم پوشان
[زمین شناسی] سنگ لاجورد