[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: As2(Se,S)3
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گوهر شناس، سنگ شناس، منقوش روی سنگ، وابسته به سنگ های قیمتی سایر معانی: گوهر تراش (کسی که سنگ جواهر را می تراشد و حک می کند و جلا می دهد)، هنر گوهر تراشی، جواهرشناس (lapidarist هم می گویند)، ...
سنگ سار کردن، سنگ باران کردن
سنگ شوى، تحجر
(سنگ کوچکی که از دهانه ی آتشفشان پرتاب شده است) فشانده سنگ، سنگ کوچک اتشفشانی
خرگوش سایر معانی: پوست خرگوش، پوست رنگ شده خرگوش (که به جای خزهای گرانتر جا زده می شود)
سنگ لاجورد، سنگ ارمنی، لاجورد اصل، لاجورد کاشی سایر معانی: (از ریشه ی لاتین و فارسی) سنگ لاجورد، لاژورد سنگ
[آمار] توزیع لاپلاس-گاوس
[زمین شناسی] توزیع لاپلاس-گاوس
[شیمی] تبدیل لاپلاس - تبدیل لاپلاس [برق و الکترونیک] تبدیل لاپلاسی
[برق و الکترونیک] قانون لاپلاس شدت میدان مغناطیسی مربوط به جزئی از یک سیم حامل جریان در منطقه ی معین، تناسب مستقیم با شدت جریان و طول تصویر شده ی آن جزء و تناسب معکوس با فاصله ی جزء تا آن نق ...
[زمین شناسی] آشکار ساز لبه لاپلاسی