محل نشو ونما، دامن لباس، لبه لباس، پیچیدن، حریصانه خوردن، تاه کردن، لیس زدن، شلپ شلپ کردن، با صدا چیزی خوردن سایر معانی: دامن، دامان (شکم و ران های شخص نشسته - بخشی از جامه که این قسمت بدن ر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] علامت اختصاری Link Access Procedure -Balanced . روشی برای تشخیص و تصحیح خطاها در انقال داده ها. ( برای شناخت مفصب تر روش )، نگاه کنید به XMODEM . روش تشخیص خطای LAP-B در بعضی از م ...
پیوند نیم نیم
[نساجی] اثر درز ماهوت غلتک فشاردهنده داخل تشت آهار بر روی چله آهار خورده
[عمران و معماری] وصله پوششی - وصله رویهم [زمین شناسی] وصله پوششی
[نساجی] پایه نگهداری بالش در کاردینگ - پایه نگهداری بالش کاردینگ
[عمران و معماری] جوش رویهم [زمین شناسی] جوش رویهم
پیشوند: دیواره ی شکم، پهلو [laparotomy] (پیش از واکه: lapar-)
(پزشکی - دستگاهی که با آن اندام های شکم و لگن خاصره را می بینند) درون نمای شکم، لاپاروسکپ، شکم بین
سگ دست اموز، سگ دامن پرورده سایر معانی: سگ دامن پرورده، سگ دست اموز، سگ کوچک، سگ روی دامنی، سگ دامن پرورده، سگ دست آموز
برگردان، برگردان یقه سایر معانی: یقه ی کت (یقه ی پیراهن را می گویند: collar)، یقه ی پالتو
[برق و الکترونیک] میکرو فون یقه ای نومعی میکروفون کوچک که به یقه یا جیب لباس کوینده الصاق شده و امکان حرکت آزادانه در حین صحبت را فراهم می کند .