[آمار] آمارگیری تلفنی رایانه یار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تلفن بی سیم دستگاه تلفنی که گوشی آن از طریق خط رادیویی با برد محدود به واحد اصلی مرتبط می شود. گوشی تلفن دارای فرستنده-گیرنده رادیویی و صفحه کلید برای شماره گیری است. واحد ...
[برق و الکترونیک] میکروفون بلوری میکروفونی که با استفاده از پولک پیزوالکتریک ریال ه بین یک دیافراگم و یک الکترود قرار گرفته است، امواج صدا را به سیگنال شنیداری تبدیل می کند . ارتعاشهای صدا و ...
(دستگاه گوش دادن دزدکی به مکالمات تلفنی) دستگاه استراق سمع تلفنی، گوشوان تلفنی
[برق و الکترونیک] سیستم تلفن شماره ای سیستم برقراری مکالمه بین مشترکان به صورت خودکار و با استفاده از سیستمهای قطع و وصل مکانیکی و الکتریکی توسط شماره گیرهای چرخان یا دکمه ای .
(زبان شناسی) تراواگ (کلیه ی گونه های هر واگ در زبان به خصوص)،فراواج، دیافون علوم نظامى : بوق مه علوم دریایى : بوق مه
متقلب، نا درست، دغل، بی شرف، بی همه چیز، تقلبامیز سایر معانی: بی امانت، نابکار، فریبکار، نانجیب، بانادرستی، فریبکارانه، تقلب آمیز، با فریبکاری، فاقد امانت
[برق و الکترونیک] میکروفون کربنی دودهنه ای و میکروفون تفاضلی نوعی میکروفون کربنی با دو محفظه دکمه مانند و پر از کربن که هر کدام در یک طرف دیافراگم واقع شده اند و تغییرات مقاومتی را دو برابر ...
[برق و الکترونیک] هدفون دینامیکی نوعی هدفون که در آن یک دیافراگم یا مخروط کوچک و انعطاف پذیر به پیچک صدا واقع در میدان مغناطیسی آهنربای دائم متصل شده است . طرز کار آن مشابه با بلندگوی دینامی ...
[برق و الکترونیک] میکروفون الکترتی نوعی میکروفون خازنی که دیافراگم آن الکترت ورقه ای باردار از جنس پلی استر یا پلاستیکهای دیگر است که لایه ی نازکی از طلا روی آن را پوشانده است . با ارتعاش دی ...
[سینما] میکروفن الکترونی
برقصداها [موسیقی] ردهای از سازها که تولید یا تشدید یا تغییر صدا در آنها با جریان برق صورت میگیرد
واژههای مصوب فرهنگستان