[عمران و معماری] ارتفاع نظیر سرعت - ارتفاع سرعتی - بار سرعتی - بلندی سرعت - بار سرعت - ارتفاع نمایش دهنده سرعت - ارتفاع جنبشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] نسبت ارتفاع نمایش دهنده سرعت
[سینما] تالار نمایش
گندم سایر معانی: دانه ی گندم، (انگلیس - جمع) محصول گندم، گندم های مزرعه، (گیاه شناسی) گندم (جنس triticum به ویژه bread wheat یا triticum aestivum)
خاگینه ی دارای آرد گندم، پن کیک گندم
آمایش گندم [علوم و فنّاوری غذا] خیس کردن گندم با آب و مرطوب نگه داشتن آن برای مدتی کوتاه، بهقصد فراوری بهتر آرد
واژههای مصوب فرهنگستان
زمان آمایش گندم [علوم و فنّاوری غذا] زمان لازم برای نگهداری گندم برای آمایش
خرمن، کومه گندم
پیچاک گندم [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] بیماری ناشی از دیلوفوسپورا آلوپهکوری (Dilophospora alopecuri) که نشانۀ آن لکههای سیاه و پیچخوردگی برگ و ساقه و خوشه است ...
کرم کوچک انگل گندم و علوفه سایر معانی: (آفت غلات) کرم گندم، eel wheat ج، کرم کوچک انگل گندم و علوفه
گندم گون، وابسته به گندم، برنگ گندم سایر معانی: ساخته شده از گندم یا آرد گندم، گندمی
نان گندم