حکم اخلاقی [فلسفه] داوری درباره افعال و احوال عامل اخلاقی بر مبنای مفاهیمی مانند خوب و بد و درست و نادرست
واژههای مصوب فرهنگستان
ناداورانه،خودداری کننده از قضاوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دودوَک [شنواییشناسی] حرکات غیرارادی و ضربآهنگی و سریع چشمها که ممکن است افقی یا عمودی یا چرخشی یا ترکیبی از آنها باشد ...
(پزشکی - حرکت غیر ارادی تخم چشم معمولا به چپ و راست) جنبش کره ی چشم
[زمین شناسی] ماگمای کانسنگی عنوان پیشنهاد شده توسط اسپوری برای ماگمایی که متبلور شده و به کانه تبدیل می شود؛ رخساره های سولفیدی، اکسیدی یا دیگر رخساره های فلزی یک ماگمای متحجر شده.
[کامپیوتر] قطعه جایگذاشت .
جانشینی [زبانشناسی] ← رابطۀ جانشینی
نمونه ای
[زمین شناسی] ماگمای مادر ماگمایی که یک سنگ آذرین مشخص از آن متبلور شده و یا ماگمایی دیگر از آن مشتق شده است. برخی مواقع از چنین ماگمایی با عنوان، ماگمای اولیه، یاد می شود.
[پلیمر] آرایش ذرات
رنگدانۀ صدفی [شیمی] رنگدانهای با ذرات بلوری و شفاف به شکل صفحات موازی که ظاهری شبیه به صدف به محصول میبخشد
[زمین شناسی] پگماتیتی