ماشین، افزار، جین، ماشین پنبه پاک کنی، حیله و فن، جرثقیل پایه دار، عرق جو سیاه، گرفتار ساختن، پنبهرا پاک کردن سایر معانی: جین (مشروب قوی الکلی که از تخمیر جوسیاه به دست می آید)، اسلوجین (slo ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکجورتفنگ سنگین که روی پایه ای گذاشته اتش میکنند
لیموناد زنجبیلی (نوعی آشامیدنی شیرین و گازدار غیر الکلی)، نوعی نوشابه غیر الکلی گاز دار ابجوزنجبیلی
محتاط، با کمرویی سایر معانی: محتاطانه، با دقت
نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار سایر معانی: نان شیرینی ترد و زنجبیل دار
(از ریشه عربی)، کنجد
[کوه نوردی] سنگ ـ دیوار، دیوار سنگ چین
[زمین شناسی] لثه نسج فیبروزه ای که استخوان آلوئول و طوق دندانها را پوشانده و در سطح توسط غشای مخاطی حمایت می گردد مترادف با : gum
[دندانپزشکی] شیار باریکی است که بین حاشیه لثه یا Gingival line و چسبندگی اپیتلیالی یا Epithelial attachment وجود دارد. این شیار با عمیقتر شدن خود سبب تخریب بافتهای اطراف دندان می شود. [زمین ...
پیشوند: لثه، لثه ای، گوشتاره ای [gingivitis]
لثهبرداری [پزشکی] برداشتن بافت اضافی لثه با عمل جراحی
واژههای مصوب فرهنگستان
لثهآماس [پزشکی] التهاب لثهها که به تورم و خونروی آنها منجر میشود|||متـ . لثاماس