گال (شهری در جنوب غربی کشور سریلانکا - سیلان)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(کشتی جنگی دریای مدیترانه در قرون 16 و 17 - دارای سه دکل و بادبان و توپ های سنگین) گاله آس، کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون ‡1 و 81
گالیون (کشتی بزرگ دارای سه یا چهار دکل که در قرون 15 و 16 به عنوان کشتی جنگی و یا کشتی تجارتی به کار برده می شد)، کشتی بادبانی بازرگانی یا جنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
گالریا، حیات یا محوطه یا گذرگاه بزرگ (طاق آن اغلب از شیشه است و برای نمایش آثار هنری یا پاساژ ساخته می شود)، پاساژ، بازارچه
گالری دار، بازارچه دار، تو در تو، راهرو دار، دارای سرسرا، دارای اطاق نقاشی، موزه دار
ضربه یاضربت نمایان
اشپزخانه، رانکا، رامکا سایر معانی: (تا اواخر قرون وسطی) گالی (که کشتی دراز و کم ارتفاعی بود با بادبان و همچنین دو ردیف پارو که توسط تبهکاران یا بردگان به حرکت در آورده می شد)، (در کشتی و هوا ...
غلام، غلام پاروزن، مزدور، زحمتکش سایر معانی: تبهکار یا برده ی زنجیر شده که در کشتی به زور تازیانه پارو میزد، کسی که با جان کندن نان می خورد، جان کن، غلام غلام پاروزن، تبه کاری که واداربکارکر ...
(عامیانه) سر در گم، گیج و مبهوت، بویرانی، ویران، درهم و برهم، رو بویرانی
قانون ـ فقه : اعمال شاقه
[عمران و معماری] راهروی دستیابی - گالری دستیابی
[عمران و معماری] دالان زهکش [زمین شناسی] دالان زهکش