بطورخنک یالوس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رویه خامهای کیک یا شیرینی سایر معانی: (روی شیشه ی پنجره و غیره) کدرشدگی، کدری، ماتی، برفک، (شیرینی پزی - آمیزه ی خمیر مانند از شکر و کره و غیره که روی کیک و نان شیرینی می مالند) لایه ی خامه، ...
[نساجی] اثر رنگ روشنتر انتهای الیاف در مقایسه با متن آن
[نفت] ضد یخ زدگی
[عمران و معماری] ضدیخ
سرمای سیاه (سرمای شدیدی که گیاهان و محصولات را سیاه می کند)، سیا سرما
برفکزدایی [علوم و فنّاوری غذا] ذوب کردن یخ و برفک تشکیلشده بر روی قسمت سردکنندۀ یخزنها
واژههای مصوب فرهنگستان
[نفت] یخ زدایی
[زمین شناسی] یخبندان دائم ناپیوسته پهنه ای از پرمافراست که حاوی تکه های زمین غیر یخ زده می باشد ( مانند آنچه در زیر رودخانه ها و دریاچه های بزرگ دیده می شود ) این خاک در یک منطقه حد واسط بین ...
[نفت] نقطه ی انجماد
[زمین شناسی] هسر یخبندان معادل با frost
شبحام، سبحام، سرمای محصول کش