[نساجی] نوار سمباده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] زود پر کن
[نساجی] دستگاه تعویض ماسوره
رجوع شود به: phyllo
شکافهپرکن [زمینشناسی] سیال حاوی مواد معدنی که درزه و شکستگی سنگها را پر میکند و رگۀ معدنی به وجود میآورد
واژههای مصوب فرهنگستان
انجام دادن، واقعیت دادن، عملی کردن، تمام کردن، تکمیل کردن، براوردن سایر معانی: انجام دادن، تکمیل کردن، تمام کردن، براوردن، واقعیت دادن [ریاضیات] برآوردن، انجام دادن، اجرا کردن، برقرار بودن، ...
دارای روکش طلا، ساخته شده از فلزی که روکش طلا دارد
[کامپیوتر] رنگ زاویه ای - نوعی رنگ از چندین رنگ ترکیب شده است . میان رنگها، امتزاج صافی وجوددارد . می توانید زاویه ی رنگ را دوران داده یا امتزاج را از یک مقطه ی مرکزی داشته باشید . همچنین نگ ...
[زمین شناسی] حفاری در یک گروه سوراخهای قبلا حفاری شده به منظور تهیه یک الگوی فضایی دقیق تر برای تعیین پارامترهای صحیح تر کانسار
[عمران و معماری] مصالح پرکننده
[زمین شناسی] مصالح پرکننده
[نفت] چاه واسط