چند پهلو، چند جانبه، چند بر، کثیر الاضلاع سایر معانی: چند سویه، همه جانبه [ریاضیات] چند وجهی، چندجنبه ای، چندضلعی [آمار] چند جانبه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیروهای عملیات چندملیتی [علوم نظامی] نیروی نظامی مرکب از عناصری از نیروهای نظامی دو یا چند کشور همپیمان برای اجرای یک مأموریت واحد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
صحنۀ عملیات چندملیتی [علوم نظامی] منطقهای جغرافیایی از جنگ که فرمانده رزمی برای اجرای مأموریت یا پشتیبانی ویژه تعیین میکند؛ این منطقه با توجه به نیروهای مختلف جنگ انتخاب می ...
موسیقیدرمانی [موسیقی] استفاده از موسیقی در درمان برخی از بیماریها
عمل n تایی [ریاضیات] عمل n تایی
[ریاضیات] عملگر نابلا
عمل نقی و
روانشناسى : تخدیر درمانى
[شیمی] دمای نل - دمای نِئل
[برق و الکترونیک] ضریب دمایی منفی مشخصه ماده ای که مقاومت آن بادما کاهش می یابد . کربن ضریب مقاومت منفی دارد ولی تمام فلزات و اغلب آلیاژهای فلزی دارای ضریب دمایی مثبت ( PTC ) مقاومت هستند .
بازسازی عصب [علوم پایۀ پزشکی] فرایند ترمیم یا بازتولید یا جایگزینی عصب یا بافتهای ازدسترفته یا آسیبدیده ازطریق نوسازی طبیعی ...
[ریاضیات] روش درآمد عملیاتی خالص