[عمران و معماری] فاصله عرض ایمن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] تفنگ مغزه گیر جانبی
[نفت] منطقه ی کور منحنی جانبی
[نفت] اوج انعکاس در منحنی جانبی
[عمران و معماری] تغییر شکل جانبی تیر [زمین شناسی] تغییر شکل جانبی تیر
[نفت] منحنی های انحراف گمانه های جانبی
یال جانبی [ریاضی] یالی از منشور یا هرم که ضلعی از قاعده نباشد
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] وجه جانبی
اصطکاک جانبی [درونشهری] نیرویی بین چرخ و سطح راه که کمک میکند خودرو در حرکت گردشی در قوس در مسیر باقی بماند
(در ماهیان و غیره) اندام های حسی کنارین
حرکت جانبی [حملونقل ریلی] حرکت جانبی واگن یا اجزای آن که در نتیجۀ رواداریهای ابعادی بین بخشهای مختلف خط به وجود میآید ...
[عمران و معماری] همپوشانی عرضی