[خاک شناسی] بیش انباشته گر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] منطقه فرا آکوستیکی منطقه ای در قسمت بالای جو ودر فاصله ی بین 100 تا 160 کیلومتری از سطح زمین که در آن فاصله ی بین مولکولهای رقیق هوا تقریباً با طول موج صدا برابر است . در ا ...
دارای فعالیت بیش از اندازه سایر معانی: (به ویژه در مورد انسان) نا آرام، بی قرار، پر تکاپو، فزون کار، بس کنشور، طب دارای فعالیت بیش از اندازه
روانشناسى : فزونکارى [روانپزشکی] پیش فعالی
روانشناسى : پردردى
(پزشکی - روانپزشکی) درمان از راه هیپنوتیزم، خواب درمانی، طب معالجه امرا بوسیله خواب مغناطیسی
[معدن] کانی اولیه (عمومی اکتشاف)
[ریاضیات] امر مشروط
[ریاضیات] عمل همانی
[ریاضیات] عملگر همانی
[نساجی] دمای احتراق
[کامپیوتر] عملکرد غیرقانونی - عملیات غیر مجاز عملیات غیر مجاز عملیاتی که یک برنامه، مجاز به انجام آن نیست . مانند نوشتن بر روی دیسک ( فقط خواندنی ) یا استفاده از حافظه ی ویژهی برنامه ای دیگر ...