[نفت] دمای چاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روانشناسى : همسو
[زمین شناسی] زیر راسته جوربالان شامل شته ها، زنجره ها و شپشکها.
[کامپیوتر] اعمال خانه داری.
بازویی، شانه ای سایر معانی: (کالبد شناسی)، وابسته به یا نزدیک به استخوان بازو، (استخوان) بازویی
[زمین شناسی] رگ عرضی لبه قاعده بال. رگ بازویی.
شهر حیدرآباد (در هندوستان)
[آب و خاک] شعاع هیدرولیک شعاع آبی
بنگاه اب درمانى، بیمارستانى که ناخوشیها را در انجا با اب درمان مى کنند
(با فعل مفرد) رجوع شود به: hydrotherapy
آبدرمانی [پزشکی] استفاده از آب، بهویژه استعمال خارجی و غیرخوراکی آن، در درمان اختلالات گوناگون
واژههای مصوب فرهنگستان
(حشره شناسی) پرده بالان (راسته ی hymenoptera که شامل زنبوران و مورچگان می شود و انواع آن بی بال یا بالدار هستند)