[آب و خاک] همه منظوره
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] صورتهای مالی برای مقاصد عام یا صورتهای مالی چند منظوره
[خودرو] روغن های روانساز برای مصارف عمومی بدون نیاز به خصوصیات ویژه
[کامپیوتر] برنامه عام منظوره ؛ برنامه همه منظوره
[نساجی] ترموپلاستیک با مصارف عمومی [پلیمر] گرمانرم با کاربرد عام
[حسابداری] احتمالیهای مربوط به مخاطرات عمومی
[ریاضیات] دنباله ی کلی
[زمین شناسی] گسیختگی کلی برشی (خاک)
ستاد ارتش سایر معانی: (ارتش) ستاد کل، ستاد فرماندهی
[سینما] نور عمومی استودیو
نظریۀ عام سامانه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظریهای که باید بهطور عام به بررسی سامانهها میپرداخت، اما در عمل ناکام ماند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] جمله ی عمومی سری