تباهی [پزشکی] تغییر آسیبشناختی پسرونده در یاخته یا اجزای یاخته یا بافت که در نتیجۀ آن ممکن است کارکرد یاخته یا بافت مختل شود یا کاملا از کار بیفتد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تباهیزا [پزشکی] ایجادکنندۀ تباهی
[بهداشت] بیماری تحلیل برنده - بیماری فرساینده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] درجه اهرم ترکیبی
[حسابداری] درجه اهرم مالی
[ریاضیات] درجه ی مواجهه
[حسابداری] درجه اهرم عملیاتی
[ریاضیات] عملگر دل، عملگر نابلا
deliberately, adv•1- عمدا، آگاهانه، تعمدا، خودخواسته 2- با دقت و تانی، ژرفنگرانه، ژرف اندیشانه
مشورت، تامل، اندیشه، خیال، غور، شور، بررسی، سنجش سایر معانی: ژرف اندیشی، ژرفنگری، غور و بررسی، تعمق، ژرفروی، (بیشتر جمع) بحث و بررسی جوانب، کنکاش، تعمق و تبادل نظر، چاره جویی، فرصت ...
تحویلی [مدیریت - مدیریت پروژه] هر فراورده یا دستاورد یا توانمندی یکتا و محکپذیر که به تکمیل یک فرایند یا مرحله یا پروژه بینجامد
قابل تحویل [صنعت] قلم قابل تحویل - هر خروجی، نتیجه یا قلم قابل اندازه گیری، یا قبل لمس یا قابل شناسایی است که بایستی به منظور اتمام یک پروژه یا بخشی از یک پروژه تولید گردد. اغلب به عنوان یک ...