[زمین شناسی] دوران عملکرد آزمایشی، دوران کارکرد آزمایشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آب و خاک] ناحیه دما
[ریاضیات] قضیه ی مربوط به احتمال متوسط
therabout(s)دران حدود، در همان نزدیکی یاحوالی، چیزی کمتریابیشتر
therapeutics : مبحک تداوی، درمان شناسی
نقطۀ عطف درمان [روانشناسی] وضعیتی در رواندرمانی عموما ناشی از کنشنمایی و رسیدن به یک بینش غیرمنتظره در مُراجع که فرایند بهبودی وی را تسهیل میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
درمانشناسی، مبحث تداوی سایر معانی: (با فعل مفرد) بخشی از پزشکی که با درمان بیماری سر و کار دارد، عام معالجه، طب دارویی
متخصص درمان شناسی، درمانشناس سایر معانی: متخصص درمان بخصوص، therapeutist طب متخصص درمان شناسی
زبالهسوز حرارتی [مهندسی محیط زیست و انرژی] دستگاهی که در آن پسماند بهکمک شعله سوزانده میشود
[برق و الکترونیک] مولد نویز حرارتی مولدی که براساس آشوبهای حرارتی ذاتی لامپ الکترونی برای تولید منبع نویز درجه بندی شده عمل می کند .
[برق و الکترونیک] مولد سه فاز
اپرای سرتاسر [موسیقی] اپرایی که اپرانامۀ آن به موسیقی در میآید، در مقابل انواع دیگر که در آنها از گفتوگوی معمولی نیز استفاده میشود ...