دمای نظمی [فیزیک] دمایی که در آن یا در مجاورت آن گذار فاز رخ می‌دهد
واژه‌های مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] کانه بخشی از یک کانسار که معمولاً فلزی بوده و در مقایسه با بخش باطله آن، ارزشمندتر است. [معدن] کانه (عمومی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] مخروط قائم صدف صاف و باریک یک نوتیلوئید که مشابه صدف Orthoceras (اورتوسراس) است. مترادف: orthoceracone.
[زمین شناسی] همکلاو کوارتزیتی، کنگلومرای کوارتزیتی ارتوکنگلومرایی جور شده، همگن و روشن رنگ که از بقایای کوارتزدار بالغ یا فوق العاده بالغی (خصوصاً کوارتز رگه ای، چرت و کوارتزیت ریز تا متوسط ...
[ریاضیات] عمل خارجی
بیش از اندازه فراوان بودن
در ایفای نقش خود افراط کردن سایر معانی: (تئاتر و غیره) به طور غلو آمیز نقش ایفا کردن
[صنعت] آرمان کلی، آرمان فراگیر
[عمران و معماری] بازده کلی - راندمان کلی [مهندسی گاز] بازده کلی
[عمران و معماری] پروژه جامع
[شیمی] واکنش کل
(به ویژه در شنا) دست بالای شانه ها