[عمران و معماری] تلفات تراوش - تلفات نشتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] نفت تراوشی
[عمران و معماری] مسیر تراوش
[عمران و معماری] چشمه نشتی
[آب و خاک] نشت سنج
کاسبرگ [زیستشناسی] واحد تشکیلدهندۀ کاسۀ گل در گیاهان دولپهای که معمولا سبز و برگمانند است |||* مصوب فرهنگستان اول ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کاسبرگدار [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی گلپوشی که دارای کاسبرگ است
[حقوق] قرارداد قابل تفکیک (به چند تعهد مجزا و مستقل)
[ریاضیات] دیفرانسیل جدایی پذیر
[ریاضیات] معادله ی تفکیک پذیر، معادله ی جدایی پذیر، معادله ی جدائی پذیر
[ریاضیات] توسیع جدایی پذیر
[ریاضیات] فضای تفکیک پذیر، فضای مجزا، فضای جدائی پذیر، فضای جداشونده [آمار] فضای تفکیک پذیر