پیشوند: وابسته به مغز سر، مغزی، مخی (پیش از واکه: encephal-)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فتق مخ
(پزشکی - مخفف: pneumoencephalogram) مغزنگاره، مغز نگاشت، مغزنگاره، عکس برداری از مغز با اشعه مجهول
مغزنگاشت
روانشناسى : مغزنگارى
مخ مانند، شبیه مغز
(پزشکی - دامپزشکی - بیماری ویروسی اسب که گاهی به انسان سرایت می کند) آماس مغز و مغز تیره، التهاب مغزی نخاعی، انسفالومیلیت، اماس مغز و نخاع شوکی
(پزشکی - هر بیماری مغزی ولی غیر روانی) مغز آسیبی
موج نگاری مغز سایر معانی: (پزشکی) نوار مغز، برق نگاره ی مغز، مغز نگاشت الکتریکی، منحنی هایی که توسط دستگاه ثبت امواج مغز ثبت شده است [روانپزشکی] الکترو آنسفالوگرام، الکتروآنسفالوگرافی. EEG د ...
(پزشکی) دستگاه نوار مغز، برق نگار مغز، مغز نگار الکتریکی، دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
رجوع شود به:، دماه صغیر
میانمغزبُری [علوم پایۀ پزشکی] ایجاد برشهایی در میانمغز بهویژه در صفحۀ اتصالی مسیرهای درد، برای تسکین درد
واژههای مصوب فرهنگستان