برقکافتی [خوردگی] مادۀ قابلتجزیه بهوسیلۀ جریان برق
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] خازن الکترولیتی - خازن الکترولیتی خازنی که دی الکتریک آن از جنس اکسید آلومینیم یا تانتالیم است. اکسید از واکنش الکتروشیمیایی با این فلزات تشکیل می شود. سه نوع خازن الکترولی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] ظرف برقکافت [برق و الکترونیک] پیل اکترولیتی 1. پیلی ک از تعدادی الکترود با ماده ی الکترولیت در بین آنها تشکیل میشود. برای ذخیره انرژی الکتریکی مشابه با پیل انباره، تولید انرژی الکتریک ...
رسانندگی برقکافتی [خوردگی] قابلیت جابهجایی یونها در یک برقکاف براثر وجود اختلاف پتانسیل
[نفت] خوردگی الکترولیتی
زنگزدایی برقکافتی [خوردگی] فرایند زدودن زنگ فلزات که در آن فلز یا آلیاژ زنگزده را در یک حمام برقکافتی قلیایی در جای آند قرار میدهند و بهتناوب جریان را معکوس می ...
پودر برقکافتی [مهندسی مواد و متالورژی] پودری که در نتیجۀ خرد شدن مادۀ رسوبکننده در فرایند برقکافت حاصل میشود
[برق و الکترونیک] ثبت الکترولیتی عمل ثبت الکتروشیمیایی که در آن حضور الکترولیت، تغییرات شیمیایی را به وجود می آورد.
[برق و الکترونیک] شست الکتریکی ؛رسوبدهی الکتریکی ؛نشست الکترولیتی فرایند نشست الکترود از طریق آبکاری الکتریکی .
[برق و الکترونیک] خازن الکترولیتی غیرقطبی خازن الکترولیتی که در آن پوسه دی الکتریک در مجاورت دو الکترود فلزی مجاور تشکیل می شود تا در هر دو جهت جاری شدن جریان ساختار مشابهی داشته باشد . این ...
[برق و الکترونیک] خازن الکترو لیتی که ورقه های نازک و پهن یا زدوده شده ی تانتال برای هردوالکترود در آن استفاده می شود . این خازن دارای الکترولیت اسیدی ضعیفی است .