[عمران و معماری] نیروی ارتجاعیچ [برق و الکترونیک] نیروی کشسانی [ریاضیات] نیروی کشسان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] پسماند ارتجاعی
[عمران و معماری] ناپایداری ارتجاعی
[عمران و معماری] حد ارتجاعی - حد الاستیک - حد کشسانی - حد جهمندی - حد کشواری - مرز ارتجاعی - مرز برجهندگی [زمین شناسی] حد کشسانی [نساجی] حدکشسانی - حد ارتجاعیت [ریاضیات] حد الاستیک، حد مهمند ...
[عمران و معماری] خط بار ارتجاعی
مدل کشسان [حملونقل هوایی] مدلی که ابعاد و توزیع جرم و سفتی آن با رفتار آئروکشسانی هواپیمای تماممقیاس متناسب است
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] ارتجاعی و خمیری - الاستوپلاستیک
[عمران و معماری] محدوده ارتجاعی - حیطه ارتجاعی - ناحیه ارتجاعی
[زمین شناسی] نظریه بازگشت کشسان - گزاره ای که بر طبق آن، حرکت در امتداد گسل، حاصل رها شدن ناگهانی و کرنش فزاینده کشسان بین توده های سنگ در هر طرف گسل، می باشد. چنین حرکتی سنگها را به شرایط ب ...
[عمران و معماری] فنریت ارتجاعی [زمین شناسی] فنریت ارتجاعی [نساجی] جهندگی - بازیابی حالت اولیه بعد از فشرده شدن - برگشت پذیری
[ریاضیات] بازگردان الاستیک
[عمران و معماری] گیرداری ارتجاعی - گیرداری الاستیک [زمین شناسی] گیرداری ارتجاعی، گیر داری الاستیک