غرابت، مرموز بودن سایر معانی: غرابت، مرموز بودن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بدجنسی، عیب، تبه کاری، تباهی، شرارت، نا بکاری سایر معانی: نا بکاری، شرارت، تباهی، تبهکاری، بدجنسی
[برق و الکترونیک] سختی پرتو X قابلیت نفوذ پرتوهای x که تابع معکوس طول موج است .