[شیمی] سختی موقت [صنایع غذایی] سختی موقت آب : در صنایع غذایی به سختی مربوط به بیکربنلتها ی منیزیم و کلسیم آب اطلاق میشود که در اثر حرارت دادن تبدیل به کربنات شوند و رسوب میکنند و لذا آب ازنظ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترسویی، کمرویی
دوستی خاله خرسه
truehearted صمیمی، بی ریا، پاکباز، پاکدل، پاک نهاد
باد کردگی، تورم، اب وتاب
نامهربانی
زندهبودن [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] بسیار درخشان و شاد و مشعشع بودن رنگ|||متـ . رنگزندگی
واژههای مصوب فرهنگستان
روشنی، سرزندگی
[صنایع غذایی] سختی آب : وجود املاح کلسیم و منیزیم مثل بی کربنات کلسیم و منیزیم و یا سولفات کلسیم و منیزیم در آب مورد مصرف در صنایع غذایی، اندازه گیری آن بر اساس میزان معادل کربنات کلسیم بیان ...
[نساجی] سختی آب
خود سری سایر معانی: خودسری، خودسری، خودرایی
چهار شنبه، هر چهار شنبه یکبار سایر معانی: چهارشنبه (مخفف: we، wed یا w)