[پلیمر] سختی شور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخفف: should not، نبایستی ton dluohs نبایستی not should
زیرکی، ناقلایی
اسم خاص مذکر (مخفف: sid)
سعادت بی زنی یاانفراد
خست، خسیسی سایر معانی: پستی، دنائت، فرومایگی، لئامت، ناکسی
خوشفکری سایر معانی: تندرستی، صحت، درستی [عمران و معماری] سلامت - سلامتی - خلوص
دِنای سرچسب [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری] دِنایی که سر چسبنده دارد
واژههای مصوب فرهنگستان
قوت قلب، جرات
بی پردگی، رک گویی، سر راستی، سادگی
stupidity خریت، بیهوشی، حماقت، کند ذهنی، بی علاقگی
[ریاضیات] فوق سختی