[برق و الکترونیک] میرایی مغناطیسی میرا کردن حرکت مکانیکی با واکنش میان میدان مغناطیسی و جریان تولید شده در اثر حرکت سیم پیچ در میدان مغناطیسی . - میرایی مغناطیسی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] نامیرا
[ریاضیات] فوق میرائی، میرائی زیاد
تُندمیرایی [فیزیک] وضعیت سامانۀ نوسانی میرا هنگامی که میرایی آن بیش از میرایی بحرانی است
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] فرامیرایی [برق و الکترونیک] فوق میرایی میزایی بیشتر از مقدار لازم برای میرا شدن مدار . [ریاضیات] میرائی شدید
لرزهگیر زه [ورزش] قطعهای لاستیکی یا پلاستیکی که برای جذب ارتعاش و صدای ناشی از رهش تیر، بر روی زه نصب میشود |||متـ . صداگیر زه string silencer ...
[عمران و معماری] نوسانگر نامیرا
[عمران و معماری] پاسخ نامیرا
[ریاضیات] میرایی تحت بحرانی
[برق و الکترونیک] زیر میرا [ریاضیات] میرای کم، میرائی خفیف
[برق و الکترونیک] بازی مهار شده ی ویسکوزی بازی پیکاپ گرامافون که به طور مکانیکی با مایع دارای ویسکوزیته بالا مهار شده است، به طوری که بازو به هنگام پایین آمدن به نرمی روی صفحه قرار می گیرد.
[سینما] رویه متحرک روغنی