(نجوم - فیزیک) پرتوهای کیهانی، اشعه ی کیهانی [شیمی] پرتوهاى کیهانی، اشعه ى کیهانی [سینما] پرتوهای کیهانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بارش پرتوِ کیهانی [نجوم] آبشاری از ذرات ثانوی و فوتونها که در هنگام ورود پرتوِ اولیۀ کیهانی به جوّ زمین، براثر برخورد با مولکولهای هوا تولید میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تلسکوپ پرتوکیهانی [نجوم رصدی و آشکارسازها] هر ابزاری برای آشکارسازی و جهتیابی پرتوهای کیهانی
(روسیه) پایگاه پرتاب ماهواره ها و موشک های فضایی، پرتابگاه
رسوب کیهانزاد [اقیانوسشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
رسوب کیهانزاد [زمینشناسی] رسوبات حاصل از تهنشینی غبارهای کیهانی یا ذرات ریز شخانهای در محیطهای رسوبی
پیدایش وتکامل گیتی [زمین شناسی] کیهان زایی یک نظریه علمی یا یک اسطوره شناسی فرهنگی که در مورد منشاء کیهان یا بصورت یک کل یا در یک گستره محدودتر می باشد، مانند منظومه شمسی کره زمین. مقایسه شو ...
کیهان شناس، متخصص کیهان شناسی
گیتی شناسی، شرح جهان، شرح گیتی سایر معانی: (شرح کلی عالم) کیهان نمایی [ریاضیات] شرح جهان، کیهان نگاری
[زمین شناسی] سنگ کیهانی، شخانه، متئوریت.
وابسته به فلسفه انتظام گیتی