گرانرَوی [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ← گرانرَوی مطلق
واژههای مصوب فرهنگستان
چسبناکی، ناروانی سایر معانی: گران روی، ویسکوزیته، لزجت، دش روانی، وشکسانی [علوم دامی] ویسکوزیتی ؛ یکی از ویژگی های فیزیکی هر ماده که به میزان اصطکاک مولکولهای آن(بهنگام اغزیدن بر روی یکدیگر) ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] ضریب گران روی
[خودرو] شاخص گرانروی [نفت] شاخص گران روی [پلیمر] شاخص گرانروی
نسبت گرانرَوی [مهندسی بسپار] ← گرانرَوی نسبی
[نساجی] کاهنده ویسکوزیته - کاهنده غلظت
هزینۀ سفر [حملونقل دریایی] هزینههای یک سفر مشخص شامل سوخت مصرفی، هزینههای بندری، عوارض آبراه، یدککشی، دستمزد خدمه، نگهداری، تعمیرات، بیمه، کالاهای مصرفی و روغنهای مص ...
گرانرَوی برشصفر [مهندسی بسپار] مقدار حدی گرانروی در آهنگ برشهای کم
[پلیمر] گرانروی در برش صفر
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Zn2Te3O8