جمعآوری [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] در اصلاح نباتات، گردآوردی تمامی انواع زراعی و غیرزراعی یا غیراهلی یک گونۀ خاص برای مطالعه ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[حقوق] عامل یا نماینده وصول، تحصیلدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برگۀ جمعآوری [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] برگهای استاندارد برای ثبت اطلاعات نمونههای جدید جمعآوریشدۀ ذخایر وراثتی ...
سکوی جمعآوری اطلاعات [علوم نظامی] محلی که در آن اطلاعات مربوط به دشمن جمعآوری میشود|||متـ . سکوی جمعآوری
محل جمعآوری [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] مکانی که نمونههای ذخایر وراثتی از آنجا تهیه میشود
سامانۀ جمعآوری [مهندسی محیط زیست و انرژی] مجموعۀ عوامل و تجهیزات جمعآوری پسماند
سکوی هوایی جمعآوری اطلاعات [علوم نظامی] مجموعهای از تجهیزات الکترونیکی نصبشده در داخل هواپیما که برای جمعآوری اخبار و اطلاعات از دستگاههای الکترونیکی و الکترومغ ...
[ریاضیات] گردایه ی شمارا، دسته ی شمارش پذیر
[عمران و معماری] دستگاه اخذ کرایه
[ریاضیات] زیردسته ی متناهی، زیرخانواده ی متناهی، زیرمجموعه ی متناهی
زباله روبی [کامپیوتر] زباله روبی ؛ پاک کردن خانه های بلااستفاده حافظه در یک فایل
[کامپیوتر] جمع آوری آشغال- پاکسازی اشیایی که فضای حافظه را اشغال می کنند و برای برنامه هم قابل استفاده نیستند .درزبانهای Java,Prolog,Lisp جمع آوری آشغال به طور خودکار انجام می شود .در++C چنی ...