طبقۀ برداشت [مهندسی نقشهبرداری] دستهای از برداشتها که در برخی معیارهای مشخص دارای اشتراکاتی باشند
واژههای مصوب فرهنگستان
ردۀ چهارگوش ـ دوهرمی [زمینشناسی] ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 4/0m
ردۀ چهارگوش ـ ذوزنقهوجهی [زمینشناسی] ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 2 2 4
[خاک شناسی] طبقه بندی بافتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ردههای حملونقل عمومی [حملونقل درونشهری - جادهای] شیوههای مختلف حملونقل عمومی که براساس مشخصههای پایه طبقهبندی شدهاند ...
سامانۀ ردهبندی چرخند حارّهای از تصویرهای ماهوارهای [علوم جَوّ] سامانهای که در آن با استفاده از تصاویر ماهوارهای شدت توفند را از الگوی اَبر تعیین میکنند ...
(دبیرستان و دانشگاه) شاگرد سال های اول و دوم، شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
[ریاضیات] مجموعه ی یکانی
ردهبندی غیرنظارتی [آمار] روشی برای خوشهبندی دادهها که در آن ارزیابی میزان درستی خوشهبندی ازطریق بازخورد از یک منبع دانش خارجی امکان ندارد ...
[زمین شناسی] رده بندی ناراهنماییده [آمار] رده بندی ناراهنماییده
طبقۀ بالا [جامعهشناسی] طبقهای متشکل از لایههایی که ازنظر اجتماعی و اقتصادی در بخشهای فوقانی قرار دارند
طبقه ی بالای اجتماع، اشراف، پولداران، وابسته به طبقات بالای اجتماع، وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان، زبرپایه [زمین شناسی] رده بالا [ریاضیات] رده ی بالا [آمار] رده بالا ...