کاتد، الکترود منفی، قطب منفی، قطب منی سایر معانی: (برق و مکانیک)، کاتد (الکترود منفی)، (در لامپ های خلا) پخش کننده ی الکترون ها [شیمی] 1- کاتد (الکترود منفی )، قطب منفی 2- (در لامپ هاى خلا) ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تقویت کننده ی تزویج - کاتدی نوعی تقویت کننده زنجیره ای لامپی که تزویج طبقات آن به وسیله مقاومت کاتد مشترک لامپها انجام می پذیرد .
[برق و الکترونیک] فضای تاریک کاتد؛ فضای تاریک کروکس ناحیه نسبتاُ تاریکی بین کاتد و منطقه تابشهای منفی در لامپ تخلیه - تابانی کاتد - سرد.
بازده کاتد [خوردگی] نسبت جریان کاتدی واقعی به جریان نظری یا محاسباتی در یک فرایند برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی
واژههای مصوب فرهنگستان
بازده کاتد [شیمی] نسبت جریان کاتدی واقعی به جریان نظری یا محاسباتی در یک فرایند برقشیمیایی/ الکتروشیمیایی
[برق و الکترونیک] لایه کاتد
لامپ با اشعه کاتدی
[برق و الکترونیک] زمان پیش گرمایش کاتد حداقل زمانی که ولتاژ گرمکن باید زودتر از ولتاژ بقیه الکترودها به لامپ الکترونی اعمال شود.
[برق و الکترونیک] لامپ ذخیره ای پرتو کاتدی نوعی لامپ ذخیره ای که اطلاعات آن توسط باریکه پرتو کاتدی نوشته می شود.
[برق و الکترونیک] نمایش لامپ پرتو کاتدی نشان دادن سیگنال دریافتی روی صفحه لامپ پرتو کاتدی .
[برق و الکترونیک] لکه ( خال ) کاتد
نوساننمای پرتوکاتدی [فیزیک] وسیلهای که با استفاده از لامپ پرتوکاتدی علامتهای الکتریکی را نشان میدهد