تاکسی، جای راننده کامیون، جای لوکوموتیوران سایر معانی: مخفف : (امریکا) اداره ی هواپیمایی کشوری، تاکسی ( taxicab هم می گویند)، رانندگی تاکسی کردن، تاکسیرانی کردن، درشکه، کالسکه ی کرایه ای، (ک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
علوم هوایى : طرز قرار گرفتن پایه ها بصورت هرمى براى نگه داشتن بال بالاى بدنه [زمین شناسی] برش فرو رفته به سنگ زیر زمینی برای پناهگاه.
کلم، دله دزدی، رشد پیدا کردن، کش رفتن سایر معانی: (گیاه شناسی) کلم (brassica oleracea و brassica capitata از خانواده ی crucifer)، کرنب، جوانه یا شکوفه ی برخی نخل ها (که خوراکی است)، کلم پیچ، ...
طعم کلمی [علوم و فنّاوری غذا] گشتهطعم ناشی از حرارت دیدن ترکیبات سولفیدریلی شیر
واژههای مصوب فرهنگستان
حدیی یا روایت شفای وزبانی سایر معانی: رجوع شود به: cabala، علوم اسرار امیز از قبیل علم ارواح
(اسکاتلند - ورزش) کیبر (دیرک نسبتا دراز و سنگینی که برای سنجش زور بازو پرتاب می شود)، تیر، تنه درخت، شاه تیر، لاپه درشیروانی
[زمین شناسی] اراضی مرطوب
(در کشتی) مستخدم، پادو
قایق تفریحی اتاقدار [حملونقل دریایی] قایق موتوری دارای یک یا چند اتاقک و امکانات اقامتی برای استراحت و تفریح مسافران|||متـ . قایق اتاقدار ...
اختلافِفشار اتاقک [حملونقل هوایی] تفاوت فشار بین درون و بیرون اتاقک هواگرد تحتِفشار
خشککن محفظهای [علوم و فنّاوری غذا] ← خشککن سینیدار
بافه [عمومی] چند رشته سیم بههمتافتۀ روکشدار یا بدون روکش برای انتقال جریان برق یا بلندکردن قطعات سنگین|||متـ . کابل