تقلا، کشمکش، یک دور مسابقه یا بازی سایر معانی: مسابقه، هماوری، زور آزمایی، مدت زمانی که صرف کار یا بیماری و غیره می شود [زمین شناسی] کشمکش، تقلا، یکدور مسابقهیا بازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] اراضی چمنی
بوتیک، دکان سایر معانی: مغازه ی کوچک (یا دکه ای در فروشگاه بزرگ) که در آن جامه های آخرین مد و گرانقیمت به فروش می رسد
مادگی سایر معانی: گلی که درسورا دکمه کت زده می شود، بریدگی یاشکاف جای دکمه
تقریبا، تقریبادوسال
مرتب اشاره کردن به، مرتب ذکر کردن
در آستانه کاری - در شرف اقدام به کاری
جستجو کردن، پی (چیزی گشتن)، پیگیری کردن
یک روزدرمیان
گربه رقصونی
کشور جی بوتی (در افریقای خاوری)
اطلاعات ورود [گردشگری و جهانگردی] اطلاعات مربوط به قوانین و مقررات ورود به یک کشور و عبور و خروج از آن
واژههای مصوب فرهنگستان