[کامپیوتر] برد سیستم .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] صفحه کلید لمسی
دور انداختن
[سینما] تخته تیتر
(در قمار و مسابقه ی اسب دوانی) تابلو شرطبندی
کف پله
در صحنه ی نمایش ظاهر شدن، بازیگری کردن
[نفت] سکوی لوله های استخراج
تابلوِ هشدار [حملونقل ریلی] تابلویی که در نزدیکی محل محدودیت موقت یا اضطراری سرعت نصب میشود تا راهبر بتواند بهموقع ترمز کند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تخته ی شیبدار (برای زیردریا روی دیوار و غیره - برای جاری کردن آب باران) [عمران و معماری] تخته کاری