بازده گیری، تحمیل استخدام (رجوع شود به: featherbed)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] طبقه بندی متقاطع دالبری - یک نوع طبقه بندی متقاطع عدسی شکل که توسط نایت (1929) توصیف شده است. این طبقه بندی متقاطع، از خط القعرهای طویل، نیمه بیضوی، فرسوده و میل دار یا ساختارها ...
لایه‌بندی عدسی‌دار [زمین‌شناسی] نوعی لایه‌بندی که در آن عدسی‌های کمانی گِلی در ناوه‌هایی از موج‌نقش‌های موجود در ماسه قرار گرفته‌اند و به سمت بال ...
واژه‌های مصوب فرهنگستان
[ریاضیات] قضیه ی نشاندن کامل
[ریاضیات] قضیه ی نشانده
لایه‌بندی‌نما [زمین‌شناسی] ساختاری شبیه به لایه‌بندی که براثر تمرکز یا به هم پیوستن برگ‌لایه‌های موجی به وجود می‌آید و نشانگر به هم پیوستن شیبِ نهشته ...
[زمین شناسی] طبقه بندی ریپلی - الف) یک سطح طبقه بندی که توسط ریپل مارکها تشخیص داده می شود. - ب) اصطلاحی که هیلز آن را استفاده (1963) برای طبقه بندی جریانی که برای “طبقه بندی کوچک ریپل مانند ...
[زمین شناسی] لایه بندی جورشده،طبقه بندی جورشده - نوعی طبقه بندی تدریجی که در آن، فقط یک اندازه ذره ای در هر افق درون طبقه حاضر است و اندازه ها از پایین به بالا کاهش می یابد. استفاده رایجی ند ...
[ریاضیات] نشاننده ی توپولوژیک
لایه‌بندی موجی [زمین‌شناسی] نوعی لایه‌بندی با سطوح بیرونی موجی‌شکل
[زمین شناسی] موجی - الف)یک لایه بندی که توسط سطوح محصور موجی تشخیص داده می شود. مترادف: rolling strata. - ب) یک شکل گل میان لایه ای و ماسه لامینه ای متقاطع ریپلی را گویند که در آن لایه های گ ...