زیستفراهمی [علوم دارویی] [تغذیه، علوم و فنّاوری غذا] میزان جذب و استفادۀ یک مادۀ مغذی یا غیرمغذی در بدن|||[علوم دارویی] قابلیت دارویی که پس از مصرف در دسترس بافت هدف قرار میگیرد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[خاک شناسی] زیست فراهمی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انرژی پتانسیل دسترسپذیر همرَفتی [علوم جَوّ] براساس نظریۀ بستههوا، بیشینۀ انرژی لازم برای صعود بستههوا
[حسابداری] بهای تمام شده کالاهای آماده برای فروش
[آمار] طرح در دسترس بودگی جفت شده
[حسابداری] اوراق بهادار آماده برای فروش
[زمین شناسی] خطای قابلیت انتخابی(sa)
[عمران و معماری] مسافت قابل استفاده برخاستن
[ریاضیات] در دسترس قرار گرفتن، در دسترس بودن
[زمین شناسی] ناآمادگی [ریاضیات] عدم قابلیت استفاده [آمار] ناآمادگی
مدت دسترسناپذیری [مهندسی مخابرات] بخشی از مدت دسترسپذیری که سامانه برای استفاده در دسترس نیست