(زیست شناسی) بلاستوسل، تنده کاوک، گودال رویان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: blastula
تندهیاخته [علوم پایۀ پزشکی] یاختۀ رویانی تمایزنیافته
واژههای مصوب فرهنگستان
(زیست شناسی) رویان پوست (بخشی از سلول ماده یا تخمک بارور شده که تبدیل به بشقاب رویانی می شود)، تنده پوست
رجوع شود به: germinal disk
(زیست شناسی) رویان بخش (هریک از سلول هایی که بلافاصله پس از بارور شدن ovum یا تخمک به وجود می آید)، بلاستومر، تنده پار
رویان سماروخ (انواع قارچ های مخمر مانند از جنس blastomyces که در انسان و جانور ایجاد بیماری می کند)
(پزشکی - دامپزشکی) هر بیماری ایجاد شده توسط رویان سماروخ ها
[نفت] شیر فشارگیری
کاملا کور، نابینا
خونابه، پلاسما، دشتینه ی خون [بهداشت] پلاسمای خون
روغن کرچک دَمپرورد [شیمی] محصولی بسیار گرانرو به رنگ قهوهای مایل به قرمز که از دمش هوا در روغن کرچک خام حاصل میشود ...