[زمین شناسی] مته چال زنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] چال انفجار-چال
[عمران و معماری] ژلاتین انفجاری
ناقص الخلقه، مخلوق اعجوبه و زشت
انفجار، پکیدن الکترونیک : غرش معمارى : ترکیدن [عمران و معماری] منفجرکردن [زمین شناسی] انفجار ،سنگ ترکانی،انفجار معدن جهت استخراج سنگ یا مواد معدنی مفید [معدن] آتشباری (آتشباری) [پلیمر] زبره ...
[نفت] گود انفجار
[زمین شناسی] ماده منفجره معدنی مواد منفجره به منظوراستفاده درکارهای استخراج معدن،خردکردن سنگها،حفرتونل،حفرترانشه وغیره ساخته شده اند.برای اجرای هریک ازکارهای فوق بسته یه شرایط از مواد منفجره ...
[معدن] ژلاتین انفجاری (آتشباری)
[عمران و معماری] دستگاه انفجار - ماشین انفجار [زمین شناسی] دستگاه اکتشاف، ماشین آتشباری
[معدن] طرح آتشباری (آتشباری)
[عمران و معماری] باروت [نفت] باروت
[زمین شناسی] سرعت انفجار سرعت انفجارهمان سرعت تجزیه شدن یاسوختن ماده منفجره یا به عبارت دیگرحرکت موج انفجاردرسرتاسرماده منفجره میباشد.سرعت انفجاریکی ازخواص اساسی ماده منفجره است وهرچه مقدارآ ...