ایالت آلاسکا (در شمال غربی امریکای شمالی) [نساجی] نخی که از دو سوم پشم و یک سوم پنبه تابیده شده باشد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نساجی] نخ آلاسکا( نخ مخلوط پشم شانه شده و پنبه )
[نساجی] لیف مصنوعی آلاستین ( ویسکوز رشته ای )
[زمین شناسی] باتلاق ولجن زاری که دارای گل ولای فراوان بوده وبسیار متخلل است
[علوم دامی] آلفا مانوزیداز
دگرنامی [ژئوفیزیک] بروز خطا در بسامدهای پایین طیف دامنۀ یک تابع گسسته براثر نمونهبرداری نامناسب
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] نویز کم برداری مؤلفه اعوجاجی که اگر بسامدهای موجود در سیگنال نمونه گیری شده بزرگتر از نصف آهنگ نمونه برداری باشند، به وجود می آید .
[عمران و معماری] تخصیص همه یا هیچ
تایر چهارفصل [قطعات و اجزای خودرو] تایری با رویۀ بادوام و قدرت کشانش مناسب در جادههای خیس و خشک که حرکتی نرم و بیصدا دارد ...
[زمین شناسی] خاک آلیتیک
[عمران و معماری] اساس تخصیص
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی :(Co,Fe)AsS - نام آن از کلمات یونانی"to break" "other", به علت رخ و شباهت آن به کانی مارکازیت marcasite گرفته شده است.