سوارى هراسى روانشناسى : هراس از مسافرت با وسایل نقلیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تعجب، مات کردن، خیره کردن، مبهوت کردن، متعجب ساختن، متحیرساختن، سردرگم کردن سایر معانی: شگفت زده کردن، متحیر کردن، بهت زده کردن، (مهجور) سردرگم کردن، گیج کردن، (شعر قدیم) شگفتی
شگفت انگیز، عجیب، متحیر کننده سایر معانی: متحیر کننده، شگفت انگیز
amazing, adj•شگفت انگیز، مات کننده، بهت آور
طوطی آمازونی آرژانتینی [زیستشناسی - علوم جانوری] گونهای از طوطیایان و راستۀ طوطیسانان که پرهای رنگین با درخشش سبزگونه و پیشانی قرمز دارد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] کتابفروشی پیشتازی در شبکه اینترنت که در سال 1995 در سیاتل واشنگتن تاسیس شد و شعبه های آن در بریتانیاو آلمان هستند مشتریان آنها کتاب و سایر اقلام تجاری را با استفاده از شبکه جهانی ...
ملوان آموزش دیده (که یک درجه بالاتر از ملوان ساده است)، مهناوی یکم (able seaman هم می گویند)
ظلیم [نجوم] ستارۀ دوتایی تتا - نهر که شامل یک زیرغول و یک کوتوله با قدرهای 3/2 و 4/3 با فاصلۀ تقریبی 161 سال نوری از خورشید است
طب ازبین رفتن قدرت ادراکات، قادر بدرک سخن نبودن
تحسین امیز، مبنى برهلهله و تحسین
سر سختی، سختی
[عمران و معماری] مته ساچمه ای [زمین شناسی] مته ساچمه ای [نفت] مته ی ساچمه یی