فرستۀ انبوه [مهندسی مخابرات - پست] فرستهای محتوی پستنامهها که فرستندهای واحد آن را بهصورت انبوه و برطبق مقررات آییننامۀ پستنامهها به پست تحویل ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(انگلیس - تحقیرآمیز) مامور کلانتری، مامور پلیس، مجری حکم دادگاه، مامور اجرا، ماموراجرا درمقام تحقیر، اردنگی زن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] آهک های سیلیسی ،سخت گره دار
زره شانه وگردن
واگن
[زمین شناسی] اراضی آیشی ،نخستین شخم سالانه
(گیاه شناسی) اکالیفا، کرفو، گرز، دم گربه، لویی (جنس typha از خانواده ی cattail به ویژه t. angustifloia و t. latifolia ـ وابسته به گیاهان تیره ی typhaceae از راسته ی typhales از گیاهان تک لپه ...
[نفت] دلوچه ی سیمان کاری
[معدن] سد باطله با خط مرکزی برجا (عمومی فرآوری)
[زمین شناسی] ریزش قو سی دایره ای این نوع ریزش وقتی اتفاق می افتد که شیب درخاک یا سنگ سستی حفر شده باشد که خصوصیات مکانیکی ان ازمشخصات ساختاری تبعیت نمی کند.
[معدن] شکست دایره ای (مکانیک سنگ)
[نفت] دلوچه ی تمیزکاری