[نفت] دریچه لای کشی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناتانیل بیلی (فرهنگ نویس و واژه شناس انگلیسی)، (اسکاتلند)، کارمند ارشد شهرداری، رجوع شود به: alderman، عضوانجمن شهر
[نفت] لای کشی [آب و خاک] بسته بندی کردن
[نفت] تأسیسات تمیزکاری
کفیل، ضامن سایر معانی: (حقوق) امانت گذار، ودیعه گذار، مودع، ضمانت دهنده، کسی که حرفه اش ضامن شدن است
نجات بخشی (از تنگنا)، معاضدت، همیاری، کمک مالی دولت (مثلا به شرکتی که در حال ورشکستگی است)، نور دانه های بیلی (نقاط روشنی که پیش و پس از ماه گرفتگی به مدت کمی در اطراف ماه دیده می شود)
[عمران و معماری] پایه سنگی - نرده سنگی
[برق و الکترونیک] باریکه ی دم بیدستری باریکه ی رادار به شکل پره های پنکه یا بادبزن که رد سطح افقی پهن و در سطح عمودی باریک است . باریکه ی دم بیدستری به صورت عمودی و برای تشخیص ارتفاع هواپیما ...
در گل و خاک کشیدن، گل آلود و کثیف کردن، در منجلاب کشیدن، نرده ی دو طرف بستر، نرده ی تخت
بهترین فنّاوری بازبَرازش موجود [مهندسی محیط زیست و انرژی] بهترین فنّاوری در دسترس برای ارتقای عملکرد سامانههای واپایش آلایندهها در تأسیسات ثابت موجود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
سوگواری کردن، زاری کردن، ندبه کردن سایر معانی: زاریدن، شکوه کردن، شکایت کردن، سوگواری کردن برای، زاری کردن باoverیا for
زیستفراهمی [علوم پایۀ پزشکی] [تغذیه، علوم و فنّاوری غذا] میزان جذب و استفادۀ یک مادۀ مغذی یا غیرمغذی در بدن|||[علوم دارویی] قابلیت دارویی که پس از مصرف در دسترس بافت هدف قرار میگ ...