ازردن، پریشان کردن، درد یا کسالتی داشتن سایر معانی: کسالت داشتن، ناخوش بودن (به ویژه دراز مدت)، رنجور کردن یا بودن، سبب درد و رنجوری بودن، در مخمصه افکندن، اشکال ایجاد کردن، به درد آوردن، ما ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(جانورشناسی) بید عرعر (philosamia cynthia - بومی آسیای شرقی)
علوم هوایى : سطوح فرامین روى بال
علوم هوایى : شهپرها
درد، ناراحتی، بیماری مزمن سایر معانی: ناخوشی (ممتد)، بیمار گونگی، علیلی، کسالت، رنجوری، آزار، طب بیماری مزمن [زمین شناسی] بیماری مزمن، درد، ناراحتی
[برق و الکترونیک] advanced integrated landing system-سیستم فرود مجتمع پیشرفته ( ایلس) سیستم فرود همه هوایی که علاوه بر نظارت راداری زمین - پایه، هدایت سه بعدی دقیق هواپیما را در مراحل نزدیک ...
ندیمه، مستخدمه سایر معانی: اسم خاص مونث، اسم خاص مونک ندیمه
[علوم دامی] باقیمانده مقدار تجویز شده روزانه دارو یا یک ماده شیمیای که خطر نامحسوسی به سلامتی در طی کل عمر انسان یا حیوان
[نساجی] شکست چسب یا چسبندگی [پلیمر] شکست چسب(چسبندگی)
(پزشکی) زخم یا آماس در اطراف ناخن، کژدمک، گوشه کردن ناخن، طب میخچه ء پا یا انگشت پا
سلام سایر معانی: (قدیمی) سلام بر تو!، درود!، یا الله !، سلام، سلام، یا الله
ریل سوم آلومینیمپوش [حملونقل ریلی] ریل سوم فولادی با پوشش آلومینیمی در سطح تماس
واژههای مصوب فرهنگستان